هیئت هفتگی، چهارشنبه 29/11/1393 (خلاصه سخنرانی+عکس)
بسم الله الرحمن الرحیم
هیئت دانشجویی نائبة الزهرا (س) دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام (ره) شهرری ویژه خواهران به حول و قوه الهی روز چهارشنبه 29 بهمن ماه 1393 ساعت 10 در نمازخانه دانشگاه برگزارشد.
ابتدای مراسم با قرائت یک صفحه از قرآن کلام الله مجید و حدیث کساء پرداخته شد و در ادامه پای صحبت سخنران ارجمند، راوی دفاع مقدس پیرامون موضوع شهدای گمنام با محوریت "علت باارزش شدن 8 سال دفاع، علت رفتن رزمندگان و شهدا به جبهه ها، علت داشتن شهید گمنام باوجود آزمایشات DNA و..." نشستیم به امید اینکه حضرت زینب کبری نظری به ما کند و هر آنچه که رزقمان است از دستان بابرکت دختر زهرای اطهر بستانیم.
در ادامه چکیده مطالب پیرامون این موضوع که باسخنرانی ایشان برگزار شد خدمت شما عرض می نماییم.
چکیده مطالب:
- چرا آدم هایی که جانشان را در راه دادند اینقدر ارزشمند شدند؟
لفظ شهید خیلی عادی شده است وقتی کوچه ها را که نگاه می کنیم، اسم شهدای مختلف را می بینیم که دیگر به آن فکر هم نمی کنیم که شهید چه بوده است؟! اگر بدانیم چه طور شد که شهدا و رزمندگان ما که اکثرا دانشجو در مقطع کارشناسی، ارشد یا دکتری بودند یا تحصیلات عالیه داشتند یا اینکه آنها نخبه بودند، قابل بیان نیست، تکنیک ها و تاکتیک های جنگی را طراحی می کردند که بخشی از قسمت نظامی آمریکا هنوز دنبال آن نقشه ای می گردد که با چه ترفندی آن پل متحرک در کربلای 5 یا بر روی اروند رود را دست پیدا کنند، هنوز هیچ عقل نظامی دنیا این را نپذیرفته است که بتوانند از اروند رد بشوند و بتوانند عملیات انجام دهند، اروندی که روی آن ساکن، وسطش مواج و پایین آن گرداب است و ارتفاع زیادی هم دارد، قطعا انسان باید به یک منشائی وصل باشد تا بتواند چنین کاری را انجام دهد.
- چرا رزمندگان و شهدای ما به جبهه ها رفتند؟
زمانی که تو مجتمع آپارتمانی شما دزدی
حمله بکند خیلی طبیعی است افرادی که در آن مجتمع زندگی می کنند بیایند و به آن
فردی که به خانه اش حمله شده کمک کنند. اگر همین پسرهایی که الان هستند اگر در
دوران 8 سال دفاع مقدس ما بودند حتما آن ها هم شرکت می کردند، آن موقع صحبت و حرف
شهادت نبود، یکی آمده بود حمله کرده بود اگر قرار بود دفاعی صورت نگیرد می شد مثل
زمان های گذشته. این دفاع ممکن است برای هر کشوری پیش بیاید و جوان های آن کشور
برای دفاع بروند.
- چرا این دفاع مقدس شمرده شد؟
به خاطر اینکه
نوع اخلاق و رفتاری که در این دفاع پیش آمد برای بعثی ها و عراقی ها هم عامل تحوّل
شد. در نظر بگیرید رزمندگان و شهدای ما پیشروی می کردند، می جنگیدند سپس به سنگر
دشمن می رسیدند و می روند و اسیر می گیرند، به محض اینکه این عراقی هایی که تا
الان با ما می جنگیدند اسیر می شوند به یکباره اخلاق افرادی که این ها را به اسیر
گرفته بودند تغییر می کرد. می گفتند از حالا دیگر اسیر شدند، احترامش می کردند، آب
و غذا می دادند، باعزت و احترام می آوردند و سپس آنهایی که درجه دار بودند، می
آمدند یک سری توضیحات می دادند و به خاطر همین رفتارهای خیلی عالی بود اکثر افرادی
که می آمدند اسیر می شدند نمی خواستند برگردند، خودشان در بین خودشان در اسارت
جمعی شده بودند که می گفتند ما می خواهیم برویم و علیه صدام بجنگیم و عده شان از
بعثی ها بودند چون فطرت انسان آن خوبی را درک می کند.
یک خاطره خدمت
شما عرض کنم:
یکی از
شهیدانی که در کربلای 5 (کربلای 5 از 19 دی شروع شد که تا اسفندماه ادامه داشت)
بودند این بزرگوار در سن 10 سالگی وقتی نیمه شب بلند می شد و می خواست به دستشویی
برود باید تمام لامپ های خونه رو روشن می کرد تا نترسه فکر می کرد که حیوان و آل و
جن و... دارد. تا اینکه این پسر 18 سالش
می شود و به جبهه می رود، برادر بزرگش وقتی نزدیک اروند می رود که یک سری بزند می
بیند که برادرش نیست سراغ برادرش محمود را می گیرد، میگن که الان میاد. ایشون میاد برادر بزرگش می بیند که لباس غواصی
هم تنش کرده و خاکی است، ایشون هم میگه اینجا خوردم زمین چیزی نیست. یک نفر به
برادر بزرگتر می گوید که محمود بدون اینکه کسی متوجه شود شبانه از آن خط عراقی ها
رد می شود و برای شناسایی وارد می شود؛ شما حساب کنید پسری که در سن 10 سالگی از
تاریکی می ترسیده است در دل دشمن با اون
وحشی گری ها که غالب عراقی ها داشتند (زیرا در بین عراقی ها شیعیانی داشتیم که به
اجبار به جنگ آمده بودند و زمانی که فرصت را مغتنم می شماردند به سمت ما می آمدند و
دیگر جنگ را ادامه نمی دادند). صحبت اینجاست که این پسر 18 ساله که در 10 سالگی از
تاریکی می ترسیده است، در سن 18 سالگی در دل عراقی ها برای شناسایی می رود.
شهدای ما از
بچگی نمازشب خون و روزه گیر و .... نبودند مثل همه آدم های عادی بودند اینکه به
جنگ می روند قطعا به یک درجه خاصی می رسند که آنها شهید شدند وگرنه شهادت برای
هرکسی پیش نمی آید. افرادی بودند که تا دم شهادت پیش می رفتند اما شهید نمی شدند.
یک سری ها
غنچه هایی بودند که یک نفس مسیحایی به اینها خورد و اینها باز شدند و آماده شدند و
این گلچین (پروردگار) میداند که اگر این گل که در حال بازشدن است به موقع چیده
نشود پرپر می شود و از بین می رود و دیگر چیزی نمی ماند.
هرکس در
هرزمانی که باشد یک جهادی دارد خانم ها به یک مدل، آقایان هم به یک مدل و...
همیشه آدم در
زندگی اش یک چیزهایی دارد که به قول شهید آوینی در یک شب قدری قرار می گیری و سر
یک دوراهی قرار میگیری که مجبور به انتخاب می شوی و اگر آن چیز وجود داشته باشد تو
میتوانی انتخاب درستی بکنی مثل حر، حر اولین کسی بود که راه را به روی امام حسین
(ع) بست چه بسا که اگر حر نمی آمد، امام حسین (ع) برمی گشت و راهش را می رفت و همه
چیز ختم به خیر می شد البته هرچند که ختم به خیر شد، حرکت عظمای کربلا به خاطر آن حرکت
اولیه، در آخر چه چیز باعث شد که به رستگاری برسد و در بغل امام حسین شهید شود و
سرش رو پای امام حسین باشد؟ ادب. تنها چیزی که باعث شد که به رستگاری برسد. به این
دلیل که زمانی که امام حسین (ع) فرمودند: مرگ بر تو باد، تو می خواهی راه را جلوی
من ببندی؟! تو منو از مرگ می ترسانی؟! حر هم آن لحظه گفت: بر من نیست که نام مادر
شما را جز با ادب بیاورم. تموم شد. خداوند به خاطر همین باادب بودنش این راه خیر
را جلویش گذاشت و ختم به خیر شد.
این متنی که
الان میخواهم خدمتتون عرض کنم از کتاب شهید آوینی به نیت شما آوردم:
شهید آوینی: ای دل تو چه می کنی؟ می مانی یا میروی؟ داد از آن اختیار که تو را از حسین جدا کند، این چه اختیاری است که برای روی آوردن به آن باید پشت به اراده حق نهاد. ای دل نیک بنگر، تا قلاده دنیا را بر گردانشان ببینی و سررشته قلاده را که در دست شیطان است؛ آنان می انگارند که این راه را به اختیار خویش می روند غافل که شیطان اصحاب دنیا را با همان غرایزی که در نفس خویش دارند می فریبد.
این حرف را از قول شهید آوینی زدیم که هر آدمی را با آن چیزی که به آن وصل است تو این دنیا می کشند و می برند، حالا شما یک غریزه داری، این غریزه یا پول یا ثروت یا زیبایی یا تحصیلات یا مدرک یا خانواده تان است تا همین چندکیلومتر که بهشت زهرا (س) است کنار ماست تموم می شود، یک غرایزی هم هست که شما در وجود خودت احساس میکنی، دلت نمی خواهد این کار را انجام دهی اما به خاطر جمع دوستانت این کار را انجام می دهی، برای اینکه کم نیاورید، این فرق آن افرادی است که رفتند و شهید شدند.
شهدا در جمع خودشان رتبه 1 و 2 پزشکی بودند شهید احدی رها می کند و می رود برای اینکه ببیند چه خبر است؟!
شهدا هم غریزه شان چیزهای دیگری می خواستند اما یک گوشه ای یک چیزی زنگ میزند که اگر تو الان این را انتخاب بکنی برای همیشه یک چیزهایی که ابدی است از دست میدهی؛ کاری که جوان های آن موقع کردند و به مقام شهادت رسیدند می توانستند از آن چیزهایی که راحت ادامه بدهند بدون اینکه خودشونو ناراحت کنند گذشتند و به چیزهایی رسیدند که همان موقع ملامت می شدند، یک موقعی فکر نکنیم زمان جنگ رزمندگان به جبهه می رفتند تشویق می شدند اصلا این طور نبوده شاید عده ای در جوّ قرار می گرفتند، زن های شیردل روستایی زمانی که 5 تا پسر می رفت ششمی که نمی رفت او را دعوا می کردند می فرستادند، اما تهران و کرج و استان های بزرگ این طور نبود، خیلی ها جلوی جوان هایشان را می گرفتند و آن ها را بر می گرداندند، انتخاب آنها سخت بود، چون اطافیان مانع رفتن می شدند، و در هر صورت رفتند؛ آنجا (جبهه ها) آن غنچه وجودشان یک چیزهایی دید و باور کرد و اینها را شکفت به مقام شهادت رسیدند.
- چرا با وجود آزمایشات DNA ما هنوز شهید گمنام داریم؟
در حال حاضر چندسالی است که دیگر شهید گمنام نداریم، بیشترین ارگانی که ماموریت این کار را داشتند سازمان ارزش ها بود، اینها می رفتند خانواده شهدا را تک به تک از پدرهای آنها نمونه DNA می گرفتند، درحال حاضر ما یک بانک DNA داریم که هم در جنوب هست هم در تهران، اون زمان که DNA می گرفتند خیلی از پدران شهدا به رحمت خدا رفته بودند و اگر الان ما شهیدی به اسم شهید گمنام داریم احتمالا مال آن زمانی است که یا پدرها به رحمت خدا رفته بودند و یا اینکه خودشان برای آزمایش نیامده بودند و آن ها به صورت شهید گمنام خاکسپاری می شوند. وگرنه همان موقعی که شهید تفحص می شود و می آید اولین کاری که می کنند اول از روی استخوان ها DNA را بررسی می کنند و با بانک DNA مطابقت داده می شود که شهید برای کدام خانواده است و به آنها تحویل میدهند.
- بعضی از فیلم ها نشان میدهند که پلاک هایشان در میاوردند، می اندازند گردن یکی دیگه، آن ها که میدانستند شهید می شوند و برای پیدا کردنشان ممکنه به مشکل بر بخوردند چرا این کار را می کردند؟
این یک بحث علمی دارد یک بحث دلی، بچه
های جنگ زمانی که خودشان صحبت می کنند میگویند ما آن موقع که در آن شلوغی باید
سریع جلو می رفتیم آن کار را انجام بدهیم یک سری ها زخمی می شدند، زخمی ها به هیچ
عنوان قبول نمی کردند که به خاطر این ها بقیه جونشونو بزارند ، برای همین به آن
زخمی می گفتند تو امانت دار مایی این پلاک ها را داشته باش بدان که ما همین جاها
بودیم که بدونند فلانی و فلانی اینجا بودند نیروی کمکی برای ما برسانند و بحث دیگر
اینکه این ها خودشون متوجه می شدند که می روند جایی که هیچ دسترسی بعدی نباشد، (ما
الان چندسال اجازه تفحص در خاک عراق رو گرفتیم جاهایی که ما قبلا میتوانستیم برای
تفحص برویم جزیره مجنون و صفر مرزی شلمچه و صفر مرزی فکه، شرهانی) با این کار که
بدونند چه کسانی رفتند وارد خاک عراق شدند و الان نیستند و خبری از آنها نیست در واقع
می خواستند که اطلاع رسانی بکنند که آنها را باید آنجا دنبالشان بگردند یا شاید
بخواهند جزو اسرا بخوان دنبالشون بگردند.
از قول شهید آوینی: قافله
عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل
ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان
دائم رحمت او امیدوار می سازد.
.. و تو ، ای آن که در سال شصت و یکم هجری هنوز در ذخایر تقدیر نهفته بوده ای و اکنون ، در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت ، پای به سیاره زمین نهاده ای ، نومید مشو ، که تو را نیز عاشورایی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار می کشد تا تو زنجیر خاک از پای اراده ات بگشایی و از خود و دلبستگی هایش هجرت کنی و به کهف حَصینِ لازمان و لامکان ولایت ملحق شوی و فراتر از زمان و مکان ، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی... یاران! شتاب کنید ، قافله در راه است . می گویند که گناهکاران را نمی پذیرند ؟ آری ، گناهکاران را در این قافله راهی نیست ... اما پشیمانان را می پذیرند . آدم نیز در این قافله ملازم رکاب حسین است ، که او سرسلسله خیل پشیمانان است ، و اگر نبود باب توبه ای که خداوند با خون حسین میان زمین و آسمان گشوده است ، آدم نیز دهشت زده و رها شده و سرگردان ، در این برهوت گمگشتگی وا می ماند .
از این سوی، آنک ، سپاه فاجعه نزدیک می شود... اما از دیگر سوی ، این سیاره سرگردان حُر است که در مدار کهکشانی اش با شمس وجود حسین اقتران می یابد و لاجرم ، جاذبه عشق او را به مدار یار می کشاند ...........:::::هدیه به روی امام شهدا و شهدا
و تعجیل در فرج امام زمان عج
و سلامتی مقام عظمای ولایت امام خامنه ای صلوات:::::..........